Page 177 - دستاوردهای علمی جهان ایران‌شناسی - شماره 3
P. 177

‫سلطان محمد خدابنده‪ ،‬رشيدالدين را به صدارت منصوب كرد و وزارت و صاحب ديوانی را به‬
      ‫سعدالدين سپرد (و ّصاف الحضره‪ ،‬ص ‪۴۷۰‬ـ‪ .)۴۷۱‬در ‪ ،۷۰۵‬برخی از امرا برضد آن دو توطئه‬
      ‫چيدند‪ .‬اولجايتو از سوءنيت آنان آگاه شد و توطئه خنثا گرديد (همان‪ ،‬ص ‪۴۷۸‬ـ‪ .)۴۷۹‬دوستی ميان‬
      ‫رشيدالدين و سعدالدين تا ‪ ۷۱۰‬برقرار بود‪ .‬در اين سال‪ ،‬ميان آن دو اختلاف پيدا شد‪ .‬يكی از علل‬
      ‫آن حمايت رشيدالدين از تاج الدين عليشاه (وزير اولجايتو) بود‪ .‬از سويی‪ ،‬اطرافيان آن دو ديگری‬
      ‫را به كارهای مخالف نظر اولجايتو و تصرف در اموال‪ ،‬متهم می كردند و به اطلاع اولجايتو می‬
      ‫رساندند‪ .‬اولجايتو فرمان داد اين موضوع پيگيری شود و گناه سعدالدين ثابت شد و او را با برخی از‬
      ‫هوادارانش در ‪ ۷۱۱‬كشتند (كاشانی‪ ،‬ص ‪۱۲۱‬ـ‪۱۲۷‬؛ حافظ ابرو‪ ،‬بخش ‪ ،۱‬ص ‪۴۱‬ـ‪۴۳‬؛ عقيلی‪ ،‬ص‬
      ‫‪۲۸۳‬ـ‪ .)۲۸۴‬كاشانی (ص ‪ )۵۴‬كه دشمنی اش را با رشيدالدين به صراحت بيان كرده‪ ،‬درباره نقش‬
      ‫رشيدالدين در قتل سعدالدين با قطعيت مطلبی نگفته است‪ ،‬اما در برخی منابع از دست داشتن دوستان‬
      ‫رشيدالدين در اين واقعه خبر داده شده است (← شبانكاره ای‪ ،‬ص ‪۲۷۰‬؛ عقيلی‪ ،‬ص ‪ .)۲۸۳‬به نظر‬
      ‫آقسرايی (ص ‪ ،)۳۱۳‬رشيدالدين در پی تدبيری برای مقابله با سعدالدين بوده است؛ اما در مجموع‪ ،‬از‬
      ‫منابع نمی توان دريافت كه رشيدالدين در قتل سعدالدين دست داشته است (رجب زاده‪ ،‬ص ‪.)۴۷‬‬
      ‫حافظ ابرو (بخش ‪ ،۱‬ص ‪ )۴۱‬رشيدالدين را به سبب علم و فضل برتر دانسته است‪ .‬رشيدالدين در‬
      ‫همان سال مشاور و امين اولجايتو شد و از جانب وی مأموريت يافت تا كتابش (به احتمال زياد جامع‬
      ‫التواريخ*) را بنويسد (و ّصاف الحضره‪ ،‬ص ‪ .)۵۳۸‬اولجايتو‪ ،‬تاج الدين عليشاه را به وزارت منصوب‬
      ‫و مقرر كرد كه وی وزارت را زير نظر رشيدالدين فضل الّل به عهده گيرد و بدين ترتيب‪ ،‬زمام امور‬
      ‫جزئی و كلی در اختيار رشيدالدين قرار گرفت (كاشانی‪ ،‬ص ‪۱۳۳‬ـ‪۱۳۴‬؛ حمدالّل مستوفی‪ ،‬ص‬
      ‫‪۶۰۸‬ـ‪ .)۶۰۹‬در ‪ ،۷۱۲‬اولجايتو به رحبه شام لشكر كشيد و درصدد تسخير قلعه آنجا برآمد‪ .‬چند‬
      ‫قاضی از رحبه نزد اولجايتو رفتند و رشيدالدين (به رغم ميل سرداران) از سوی اولجايتو با آنان وارد‬
      ‫مذاكره شد و شفاعت آنان را نزد اولجايتو كرد‪ .‬در پی آن‪ ،‬مقرر شد لشكريان مغول وارد قلعه نشوند‬
      ‫و امرای مصری نيز به اطاعت غازان درآيند (و ّصاف الحضره‪ ،‬ص ‪۵۵۶‬؛ ابن وردی‪ ،‬ج ‪ ،۲‬ص ‪۳۷۳‬؛‬
      ‫ميرخواند‪ ،‬ج ‪ ،۵‬ص ‪۴۶۷‬ـ‪ .)۴۶۸‬ظاهرآ‪ ،‬رشيدالدين از ابتدا با اين حمله مخالف بوده است (← عينی‪،‬‬
      ‫ج ‪ ،۴‬ص ‪ .)۴۵۸‬به نظر كاشانی (ص ‪ ،)۱۴۳‬رشيدالدين در برقراری صلح تأثيری نداشته است‪ .‬به‬
      ‫نوشته َص َفدی (ج ‪ ،۱۱‬ص ‪۲۲۰‬ـ‪ ،)۲۲۱‬امير چوپان‪ ،‬اولجايتو و رشيدالدين را‪ ،‬به منظور جلوگيری از‬

‫‪175‬‬
   172   173   174   175   176   177   178   179   180   181   182