Page 140 - دستاوردهای علمی جهان ایران‌شناسی - شماره 3
P. 140

‫‪ .1‬خواندن آرام و ب ‌یصدای آوازهای مختلف در هر زمان و هر مکان‪ .‬در واقع «کتاب مقدس‬
‫حقیقی ب ‌یخط» اصلی‪ ،‬اکنون به متن کتاب مقدس خ ‌طدار تبدیل شده که توسط پیروان نوشته شده و‬
‫به طور وسیع توزیع م ‌یشود‪ .‬ریاض ‌تکشان باید در هر زمان و هر مکان متن آن را ب ‌یصدا بخوانند‪.‬‬
‫‪ .2‬تعظیم گنبد‪ .‬به نظر آنها‪ ،‬گنبد جائی است که نیاکان مکتب در آنجا معجزه نشان داده بودند‪.‬‬

                                           ‫تعظیم گنبد باعث ارتقا سطح ریاضت می‌شود‪.‬‬
‫نیاکان مذهبی نس ‌‌لهای مکتب قادریه مبلغان مذهبی و مرشد و ولی و راهنما و معلم ریاض ‌تکشان‬
‫بودند‪ .‬مقصود از حکیم و معلم برجسته در آوازهای آنها همین شخصی ‌تها هستند‪ .‬به نظر آنها‪ ،‬این‬
‫شخصی ‌تها خالق معجز‌هها بوده و پس از فوت م ‌یتوانند به بودا تبدیل شده و با الله صحبت نمایند‪.‬‬
‫تعلیمات مذهبی بنیادگذار فقط به حکیم منتقل م ‌یشود و نه به فرزند‪ .‬نیای مذهب باید در کودکی‬
‫خانواده خود را ترک کند و ریاضت در پیش گیرد به جاهای مختلف سفر کند و در کوه ریاضت‬
‫بکشد و در به در گدائی کند‪ .‬لا اقل هر روز از ‪ 3‬خانه گدائی کند و گرسنگی و سردی را تحمل‬
‫کند‪ .‬بعضی ریاض ‌تکشان مکتب قادریه «کوششمند» نامیده شدند‪ .‬شرایط زندگی آنها بهتر بود‪ .‬آنها‬
‫م ‌یتوانستند در کودکی یا در جوانی و سالمندی خانواده خود را ترک کرده به ریاضت بپردازند‪ .‬اگر‬
‫خانواده خود را ترک و انضباط قوانین مذهبی را اجرا و در ‌‌سهای مذهبی فو ‌قالذکر را طی کنند‪ ،‬به‬
‫کوششمند قادریه تبدیل م ‌یشوند‪ .‬آنها لازم نبود به کوهستان بروند و به جاهای مختلف سفر کنند و‬

                 ‫یا در به در گدائی کنند‪ .‬آنها معمول ًا در داخل دروازه طاقدار قادریه م ‌ینشستند‪.‬‬
‫یک ریاضت‌کشی ویژه «شهید اعتصاب غذا» بود‪ .‬این ریاضت‌کشی بیشتر برای سالخوردگان‬
‫یا بیماران طولانی صع ‌بالعلاج بود‪ .‬ریاضت‌کش بدبین و از جهان ناراضی بود و تصمیم می‌گرفت‬
‫اعتصاب غذا کرده از دنیا برود‪ .‬این نوع ریاضت‌کش پس از قربانی کردن باید از مرشد دعوت‬
‫م ‌یکرد که مراسم توبه برایش برگزار کند‪ .‬مرشد چند جمله از آواز کتاب مقدس حقیقی بی‌خط‬
‫را به او می‌آموخت‪ .‬سپس باید اعضای خانواده خود را ترک و در اطاق جداگانه به ریاضت و‬
‫تفکر م ‌یپرداخت‪ .‬به تدریج غذا و آب کمتر م ‌یخورد تا از دنیا می‌رفت‪ .‬عده دیگری پاسدار و‬
‫حافظ گنبد بودند‪ .‬از میان آنها‪ ،‬یک نفر ارباب و مسئول و حاکم گنبد بود‪ .‬آنها بیشتر خانواده خود‬
‫را ترک نم ‌یکردند‪ .‬درس ریاضت آنها فقط در صبح و شب عود سوزاندن بود‪ .‬آرام و ب ‌یصدا‬

                        ‫آوازهای کتاب مقدس حقیقی م ‌یخواندند‪ .‬آنها ریاض ‌تکش نبودند‪.‬‬

                                                                    ‫‪138‬‬
   135   136   137   138   139   140   141   142   143   144   145